فتح آباد خبر
http://fathabad110.ir پایگاه اطلاع رسانی فتح آباد رشتخوار

هفتمین روز از ماه صفر مصادف با ولادت با سعادت هفتمین امام و پیشوای شیعیان جهان اسلام ، حضرت امام موسی کاظم(ع) رو خدمت همه ی ارادتمندان حضرتش تبریک و تهنیت عرض مینمایـــــــــــــــم.

عیدی همه مون انشاالله نابودی دشمنان قسم خورده ی شیعه و مسلمین خصوصا تکفیریها و در رأس همه ی دعاها ، فرج مولا و فریادرس بشریت و انسانیت آقا مهدی فاطمه(عج) باشد.

شعر بسیار زیبائی در همین خصوص برای این پست انتخاب کردم امیدوارم مورد استفاده تون قرار بگیرد و بنده ی حقیر رو هم از دعای خیرتون بهره مند سازید.

==========

آن جا که عاشقی است همیشه فضای ماست

در مرغ زار دربه دری ردپای ماست

وقتی که نان سفره ما از محبت است

صدها هزار حاتم طائی گدای ماست

دین و طریقت همه انبیا علیست

ای مدعی بدان تو که این ادعای ماست

ناخالص است دین بدون علی سرشت

شاه غدیر صاحب رکن ولای ماست

مثل کلیم تکیه به جایی نمی زنیم

وقتی که عشق حضرت موسی عصای ماست

موسای ما ز نسل شهنشاه خیبر است

نوری ز طیف عاطفه موسی بن جعفر است

شکر خدا که بنده ایمانی اش شدیم

کشتی شکستۀ ایم طوفانی اش شدیم

ما در پناه چتر ولایش نشسته ایم

خیس از نزول رحمت بارانی اش شدیم

ما را گره زدند به زلف رهای او

آزاد عالمیم که زندانی اش شدیم

اولاد او به کشور ما آمدند و ما

خادم شدیم و نوکر ارزانی اش شدیم

هم خاک بوس دختر او در میان قم

هم ریزه خوار پور خراسانی اش شدیم

خاک و زمین ما همه در اختیار اوست

ایران امام زاده سرای تبار اوست   

در هفتمین حضور زمینی آسمان

او شد بلند مرتبه جمع خاکیان

آری ملاک سنجش ایمان ولایت است

ما شاکریم او شده هفتم اماممان

ما با وجود او به خدا گم نمی شویم

زیرا که او به شیعه دهد راه را نشان

با عشق او به وقت حساب و کتاب و قبر

وا می شود زبان فرو بسته در دهان

او سومین لقب گرفته به باب الحوائج است

حاجت نمی برم به خدا پیش این و آن

حاجت روا شدن ز درش کار ساده است

این کمترین عنایت این خانواده است

امشب صلای آمدن عید می زنم

خود را به حال مستی تشدید می زنم

با عشق او برای طپش های عاشقی

بر قلب خود علامت تمدید می زنم

تمثال آفتابی او را به روی دل

بختم اگر که آمد و تابید می زنم

محتاج هستم و درِ کوی کریم را

دارالاجابت است و به امید می زنم

تا دیدمش دلم از غصه آب شد

کوه دلم ز آتش عشقش مذاب شد

عمرش میان غربت بی یاورش گذشت

رنج هزار ساله بر آن پیکرش گذشت

حسرت کشیده چون پدری گیسوان او

درحسرت نوازشی از دخترش گذشت

او مرگ خویش را ز خدا عاشقانه خواست

از بس بلا کشید که آب از سرش گذشت

وقتی به زیر مشت و لگد ها شکسته شد

دانست آنچه بر بدن مادرش گذشت

اما اسارتش که به زینب نمی رسد

او شعله از اصابت با معجرش گذشت

زینب اسیر کوچه و بازار شام شد

زن بود و وارد صف اغیار شام شد

-------------------------
مجتبی صمدی شهاب

برچسب‌ها: فتح آباد خبر, فتح آباد رشتخوار, ولادت حضرت امام موسی کاظم, مجتبی صمدی شهاب
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۴ توسط احمد سلیمانی
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

اسلایدر